شما در حال حاضر اینجا هستید :

مجله اینترنتی ناب آفرینیبیزینس پلن تحلیل اقتصادی طرح کسب و کار

تحلیل اقتصادی طرح کسب و کارافزودن دیدگاه

میثم هاشمی نژاد

اگر در صدد گرفتن وام از بانک هستید یا قصد ارائه طرح کسب و کارتان به سرمایه گذار را دارید، باید روی 7 شاخص به دقت تمرکز کنید. دوره بازگشت سرمایه، ارزش خالص فعلی، نرخ بازگشت داخلی، نقطه سر به سر، سود ناویژه، سود ویژه و تحلیل حساسیت.


تحلیل اقتصادی یک طرح کسب و کار عمدتا با استفاده از چند شاخص مهم انجام می شود:

1- دوره بازگشت سرمایه

دوره بازگشت سرمایه در علم اقتصاد مهندسی، یکی از روش‌های استاندارد ارزیابی طرح‌های اقتصادی است. در این روش معیار ارزیابی طرح، کوتاهی و بلندی زمان بازگشت سرمایه است. طرح‌های با دوره بازگشت سرمایه کوتاه‌تر جذابیت بیشتری نسبت به طرح‌هایی با دوره بازگشت بلندتر دارند. بطور کلی دوره بازگشت سرمایه به دو نوع عادی و متحرک قابل تعریف است:

 

1-1- دوره بازگشت سرمایه عادی (بدون در نظر گرفتن ارزش زمانی پول)

مدت زمانی است که کل سرمایه­ گذاری انجام شده توسط درآمدهای حاصل از طرح (بدون توجه به ارزش زمانی آن­ها) بازگشت پیدا می ­کند. مثلا اگر برای احداث یک گاوداری یک میلیارد تومان هزینه کرده اید و این گاوداری ماهیانه 20 میلیون تومان برای شما سود داشته باشد، دوره بازگشت سرمایه عادی گاوداری شما 50 ماه یا معادل 4 سال و دو ماه است.

 

2-1- دوره بازگشت سرمایه متحرک (با در نظر گرفتن ارزش زمانی پول)

مدت زمانی است که کل سرمایه­ گذاری انجام شده توسط درآمدهای حاصل از طرح (با توجه به ارزش زمانی آن­ها) بازگشت پیدا می کند.

 

2- ارزش خالص فعلی (NPV)

بيانگر تفاضل ارزش فعلي كليه درآمدهاي طرح (حاصل از فروش محصول يا خدمت) و هزينه هاي طرح (كليه منابع مصرف شده) مي ­باشد. ارزش خالص فعلي غيرمنفي در نرخ تنزيل، (هزينه فرصت سرمايه) بيانگر اقتصادي بودن پروژه از اين منظر مي­ باشد.

در روش ارزش خالص فعلی، ابتدا تمامی هزینه‌ها و درآمدها بسته به اینکه در چه زمانی به وقوع خواهند پیوست، با نرخ بهره مناسبی طبق رابطه زیر تنزیل می‌شوند.

npv ارزش فعلی دارایی

در این رابطه t زمان انجام هزینه یا واقع شدن درآمد، i نرخ بهره(حاصلضرب نرخ سود، نرخ ریسک و نرخ تورم قابل پیش‌بینی) و R مقدار کمی درآمد یا هزینه بر اساس جریان نقدینگی است.

سپس با تفریق هزینه‌های تبدیل شده از درآمدهای تبدیل شده، عدد خالصی به‌دست خواهد آمد که به آن NPV گفته می‌شود. اگر این عدد مثبت باشد، طرح سودآور و قابل قبول بوده و اگر منفی باشد، طرح زیان‌ده و غیر قابل اجرا(از نظر اقتصادی) است.

به عنوان مثال اگر یک کارخانه برای ایجاد خط تولید محصول جدیدی پیش‌بینی کند که در سال اول نیاز به ۱۰۰ میلیون تومان هزینه سرمایه (جهت راه‌اندازی خط تولید) داشته باشد خط تولید تا پایان سال به بهره‌برداری برسد و طی ۶ سال بعدی، از محل فروش محصول تولیدی درآمدی برابر سالانه ۳۰ میلیون تومان ایجاد شود و همچنین هزینه‌های جاری تولید و عرضه آن محصول(مانند مواداولیه، آب و برق و گاز، دستمزد، حمل و نقل، بازاریابی، ...) سالانه ۵ میلیون تومان باشد و نرخ بهره سالانه (شامل حاصلضرب نرخ تورم سالانه، نرخ سود و نرخ ریسک) نیز ۱۰٪ منظور شود، نحوه محاسبه ارزش خالص فعلی چنین خواهد بود.

 

ارزش فعلی دارایی npv

در جدول فوق آخرین ردیف در آخرین ستون، مقدار ارزش خالص فعلی پروژه‌است و مثبت بودن آن نشان می‌دهد که اجرای پروژه مقرون به صرفه و اقتصادی است.

 

3- نرخ بازگشت داخلی (IRR)

نرخی است که منابع تخصیص داده شده به طرح، با آن نرخ ایجاد سود می­نمایند. برای محاسبه آن، ارزش خالص فعلی برابر با صفر قرار داده می­شود (NPV=0). نرخ بازده داخلي بالاتر از نرخ تنزيل (هزينه فرصت سرمايه)، بيانگر اقتصادي بودن طرح مي ­باشد.

 

4- تحلیل نقطه سر به سر

تحليل نقطه سربه سر، مشخص كننده حجم توليدي است كه در آن، درآمد فروش، هزينه­ هاي توليد را پوشش می ­دهد. توليد بيش از نقطه سر به سر بيانگر قرار داشتن در منطقه سود و توليد كم­تر از نقطه سر به سر بيانگر قرار داشتن در منطقه زيان مي‌باشد. نقطه سر به سر بالا، بيانگر ريسك بالاي طرح در مقابل عوامل پيش بيني نشده مي باشد.

در مدل تحلیل خطیِ سود-حجم-هزینه (زمانی که هزینه‌ها و درآمدها ثابت هستند)، نقطه‌ سر به سر در رابطه با واحد‌های فروش (X) می‌تواند مستقیما با محاسبه‌ی درآمد کلی (TR) و هزینه‌های کلی (TC) به این صورت محاسبه شود:

فرمول نقطه سر به سر


در این فرمول:

TFC هزینه‌های ثابت کلی
P قیمت فروش هر واحد
V هزینه‌ی متغیر هر واحد هستند.
مقدار (P – V) اهمیت خاص خودش را دارد و حاشیه‌ی سهمِ واحد نامیده می‌شود. این مقدارِ سود به ازای هر واحد یا به عبارت دیگر بخشی از هر فروش که هزینه‌های ثابت را جبران می‌کند محسوب می‌شود. در نتیجه نقطه‌ سر به سر زمانی به وقوع می‌پیوندد که کل سهم تمامی واحدها با کل هزینه‌های ثابت برابر شود.

 

تحلیل نقطه‌ سر به سر نه تنها از نظر مالی مفید است، بلکه می‌تواند فرصتی برای بخش‌های دیگر فعالیت تجاری فراهم کند تا متوجه شوند در کدام قسمت‌ها باید هزینه‌ها را کاهش دهند و در عین حال بتوانند بهترین نتیجه را از منابع موجودشان به دست آوردند. این کار می‌تواند در بلند‌ مدت کاری کند که بازدهی تجاری افزایش پیدا کرده و سوددهی بیشتر شود. در بسیاری از موارد، برای شروع یک کسب‌وکار، تحلیل نقطه سر به سر به کارآفرینان اطلاع می‌دهد که کدام کسب‌وکار و در چه نقاطی مناسب رشد و ترقی است.

 

5- سود ناویژه: اگر قیمت تمام شده کالا را از قیمت فروش آن کم کنیم، سود ناویژه به دست می ­آید.

 

6- سود ویژه: اگر کلیه ­ی هزینه ­های تولیدی و غیرتولیدی (اداری، مالیات، تبلیغات و...) را از قیمت فروش کالا کم کنیم، سود ویژه به دست می ­آید.

 

7- تحلیل حساسیت

تحلیل حساسیت، یک ابزار تحلیلی شرطی است که اثرات مثبت و منفی بر درآمد خالص کسب و کار و نوسانات آن را مورد آزمایش قرار می­دهد، چه هنگامی که میزان فروش افزایش پیدا کند و چه زمانی که کاهش پیدا کند. به عبارت دیگر، تحلیل حساسیت به سؤالات زیر پاسخ می­دهد:

الف) اگر پیش بینی فروش ما به عنوان مثال 30%، 20% و یا 10% بیش­تر از پیش­بینی فعلی باشد، درآمد خالص پیش­بینی شده ما چقدر خواهد بود؟

ب) اگر پیش ­بینی فروش ما به عنوان مثال 30%، 20% و یا 10% کم­تر از پیش­بینی فعلی باشد، درآمد خالص پیش­بینی شده ما چقدر خواهد بود؟

یک تحلیل حساسیت از دو بخش کلی «عوامل مؤثر بر افزایش یا کاهش فروش» و «محتوای تحلیل» تشکیل شده است. به طور خلاصه، گام­های انجام یک تحلیل حساسیت عبارتند از:

 

الف) پیش بینی فروش کسب و کار

 

ب) تعیین عوامل تأثیرگذار بر درصد فروش (به عنوان مثال افزایش یا کاهش به میزان 10%، 20% و یا 30%). به کلیه مخارج و هزینه­ ها توجه کرده و مشخص کنید کدام هزینه ها ثابت و کدامها متغیرند.

 

ج) فروش را بر اساس عوامل مختلف اثرگذار بر درصد فروش، کم و زیاد کنید.

 

د) هزینه ­های متغیر را بر اساس عوامل مختلف اثرگذار بر درصد فروش، کم و زیاد کنید.

 

ه) هزینه­ های ثابت در کم و زیاد شدن فروش، ثابت باقی می­مانند.

 

و) هزینه­ های متغیر در درصد­های مختلف افزایش یا کاهش در فروش و هزینه ­های ثابت را از میزان فروش متناظر آن کم کنید تا به درآمد خالص قبل از کسر مالیات در درصدهای مختلف فروش برسید.

 

ز) نرخ مالیات را از درآمد خالص قبل از کسر مالیات کم کنید تا درآمد خالص پس از کسر مالیات به دست آید. (اختیاری)

 

به طور معمول نرخ تنزیل در یک طرح سرمایه گذاری که برای محاسبه ارزش فعلی هزینه ­ها و درآمدهای پیش­ بینی شده برای سال­های آتی طرح مورد استفاده قرار می­ گیرد، معادل حداکثر نرخ سود بدون ریسک (نرخ سود سپرده بلند مدت بانکی و یا اوراق مشارکت) به اضافه چند درصد برای پوشش ریسک سرمایه گذاری می ­باشد. به عنوان مثال اگر حداکثر سود بانکی در کشور 20 درصد باشد، نرخ تنزیل مناسب برای انجام محاسبات طرح و برآورد شاخص ­های مالی آن با توجه به ریسک سرمایه گذاری در حدود 25 درصد خواهد بود.

میثم هاشمی نژاد

مطالب مرتبط

خواندن مطالب زیر به شما پیشنهاد می شود

مدیریت فروش

کدام استراتژی فروش برای شما بهتر است؟

کدام استراتژی فروش برای شما بهتر است؟

راه اندازی کسب و کار

چرا ایده هایم دیگر جواب نمی دهد؟

چرا ایده هایم دیگر جواب نمی دهد؟

فروش حضوری

بهترین مشاور فروش

بهترین مشاور فروش

هدف گذاری

چرا باید اهدافمان را بنویسیم

چرا باید اهدافمان را بنویسیم

خلاقیت و نوآوری

چگونه متفاوت باشیم

چگونه متفاوت باشیم

فروش تلفنی

چرا پیگیری اصولی اینقدر مهم است؟

چرا پیگیری اصولی اینقدر مهم است؟

استارت آپ

8 معیار ارزیابی یک دوره آموزشی

8 معیار ارزیابی یک دوره آموزشی

بانک اطلاعاتی

چهار روش گسترش بانک اطلاعاتی مشتریان

چهار روش گسترش بانک اطلاعاتی مشتریان

مدیریت فروش

برای مشتری راه حل مهم است نه عذرخواهی!

برای مشتری راه حل مهم است نه عذرخواهی!

نظرات کاربران

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدید ترین مطالب

شبکه فناوری اطلاعات و ارتباطات فاواکو | طراحی سایت