شما در حال حاضر اینجا هستید :
مجله اینترنتی ناب آفرینیکسب و کار در اسلام چرا ربا حرام است؟ فلسفه تحریم ربا چیست؟چرا ربا حرام است؟ فلسفه تحریم ربا چیست؟افزودن دیدگاه
چرا خداوند بزرگ ربا خوارى را حرام كرده است؟ چرا اسلام، آن را اين قدر تقبيح نموده است؟ و چرا اين همه آيات و روايات در نكوهش آن وارد شده است؟ اين سؤالى است كه همه مىخواهند پاسخ آن را بدانند.
ربا که تقریباً معادل واژه انگلیسی "usury" است اصطلاحی در قرآن است که به معنی سود ظالمانه در معامله یا تجارت است. ربا چندین بار در قرآن در سورههای بقره، آل عمران، نساء و روم به شدت مورد انتقاد قرار گرفتهاست و تنها گناهی است که از آن به عنوان "جنگ با خدا" نام برده شدهاست.
تاریخچه ربا
تاریخ رباخواری به هزاران سال پیش از میلاد بازمیگردد.
ویل دورانت در اینباره مینویسد: از اسناد بر جای مانده از چهار هزار سال پیش از میلاد، به دست میآید که قراردادها را با نوشتن، گواهی میکردند و نیز آیین وام گرفتن در نزد آنان معمول بودهاست و سودی سالیانه نزدیک به ۱۵ تا ۲۳ درصد به وام دهندگان میدادهاند. ربا از جنس خود کالا دریافت میشده است. کاهنان نیز به مردم قرض رِبَوی میدادند. هرکس باید بدهی خود را میپرداخت؛ در غیر اینصورت، وام دهنده میتوانست فرزند بدهکار را به گروگان بگیرد.
ربا در یهودیت
در تورات اخذ سود از یهودیان منع شدهاست ولیکن ممنوعیتی برای اخذ سود از غیریهودی (جنتیل) وجود ندارد. از این رو اسرائیلیها از افراد غریبه که در بین آنها زندگی میکردند سود اخذ میکردند ولیکن نسبت به بقیه افراد قوم اسرائیل نمیتوانستند سود بگیرند. در زمانهایی که برخوردهای منفی بین یهودیان و غیریهودیان (جنتیلها) در کشورهای مختلف شدت میگرفت یهودیان از بسیاری شغلها منع میشدند؛ ولیکن به دلیل اینکه گرفتن سود بر روی پول در دینهای اسلام و مسیحیت ممنوع بودند بسیاری از یهودیان به این شغلها گرویده میشدند.
موسی ابن میمون در این باره مینویسد: «ما برای برطرف کردن نیاز به بیگانه (جنتیل) قرض نمیدهیم، بلکه برای گرفتن بهره و تحمیل خواست خودمان این کار را میکنیم؛ در حالی که انجام چنین کاری با برادران یهودیمان حرام است.»
در قرون وسطی در اروپا اخذ سود بر روی پول توسط مسیحیان ممنوع بود ولی یهودیان اجازه داشتند که وام با سود به مسیحیان بدهند. در تمامی دربارهای اروپایی فردی به نام یهودی دربار وجود داشت که وظیفه او تأمین منابع مالی لازم برای پادشاه بود. این یهودیان دربار به شدت توسط عامه مردم جنتیل مورد نفرت بودند و به دفعات بعد از مرگ پادشاه حمایتکننده توسط مردم کشته شدند.
ربا در مسیحیت
قرن پنجم تا پانزدهم میلادی به دوره قرون وسطا معروف است. در این دوره، دیدگاه قطعی کلیسا، تا قرن دوازدهم حرام بودن ربا بود. این تغییر رویکرد در نتیجه موج مادیگری و سکولاریسم در پایان قرون وسطا، همراه با رشد تجارت (و داد و ستدهای پولی در بازار) در اروپا، جهت گیریهایی جدید پدیدآورد. از یکسو، سکولاریسم (سکولاریستها برای بررسی قضایای گوناگون، روشهای عقلی و منطقی بنا نهادند. بر اساس این روش، آموزههای کتابهای آسمانی قابل ردّ یا پذیرش هستند. اگر این آموزهها با استدلالهای منطقی تأیید شوند، پذیرفتنی هستند و در غیر اینصورت پذیرفتنی نیستند. در جامعه اروپایی نیرومندتر میشد. به باور سردمداران این دیدگاه، میبایست پول با بهره قرض داده میشد. آنان با استناد به روا بودن قرض دادن (یعنی اجاره) دارایی مولّد و دریافت سود سالانه از آن، دیدگاه خود را توجیه میکردند؛ در حالی که همیشه منظور از دارایی مولّد، مستغلّات و زمین بود. در پی این نظر، رهبران کلیسا برآشفتند و برخی چون سنت توماس اکوئینی با استناد به آموزههای مسیحیّت به مبارزه با بهره برخاستند. اینان دیدگاههای خود را با تأکید بر دلیلهای منطقی برگرفته از ارسطو دربارهٔ ربا، ارائه میدادند.
قداست حرمت رباخواری چنان شکسته شد که لویی چهاردهم در سال ۱۶۶۲ م. آشکارا پولی را با شرط دادن سود فراوان قرض گرفت. در این میان، واقعهای بسیار عجیب و دور از انتظار روی داد و در سال ۱۸۶۰ م. پاپ پی نهم یک معامله ربوی انجام داد و ضربه بزرگی به حرمت ربا وارد ساخت. در پایان قرن هجدهم، برخی از عالمان اقتصاد مانند تورگو و بنتام، بهطور رسمی موافقت خود را با وام با بهره اعلام داشتند و قانونگذار فرانسوی در سال ۱۷۹۳ م. آزادی بهره را بهطور رسمی اعلام کرد، ولی بعدها در سال ۱۸۰۷ م. قانونی وضع شد که بهره وام تجاری تا ۶ درصد و غیر تجاری تنها ۵ درصد جایز شمرده شد، ولی در سال ۱۹۱۸ م. این قانون لغو شد و این محدودیتها از میان رفت. در انگلیس و آلمان در سال ۱۵۷۱ م؛ و در هلند در سال ۱۶۵۸ م. جایز دانستن ربا قانونمند شد. در این قوانین، سقف نرخ بهره تعیین شد و بهره مرکّب جایز نبود یا دریافت بهره مرکّب به اندازه اصل قرض ممنوع بود؛ بنابراین، اروپاییان به وسیله قانونگذاری، احکام دینی (مبتنی بر تحریم قطعی ربا) را در جهت مصالح و منافع مادی خود تغییر دادند. از آن پس، در کتابهای علمی غرب تعریف ربا اینچنین بیان شد: ربا عبارت است از بهره قرض پولی (در دوره اصلی یا دورههای تمدید شده بعدی) با نرخی بیشتر از نرخ مجاز قانونی.
ربا در اسلام
ربا اصطلاحی در دین اسلام است (از آن با عنوان جنگ با خدا یاد می شود) که به معنی گرفتن یک مال در عوض پرداخت مالی از همان جنس است به طوری که میزان یکی زیادتر از دیگری باشد.
مثلا 100 هزار تومان به کسی داده شود و 110هزار تومن در مدتی بعد از او گرفته شود.
اگر بخواهیم ربا را به صورت ملموس بیان کنیم می توان به نزول اشاره کرد و گفت که نزول شکلی از ربا است. چیزی که برای عموم قابل درک است نزول یا بهره (پول نزولی یا پول بهره ایی) است که شکلی از ربا است. اصطلاح ربا به صورت کلی است و نزول یک شکلی از ربا است.
ربا به دو شکل وجود دارد :
ربای معامله ایی
ربای قرضی
ربای معامله ایی یعنی معامله دو چیز همجنس ، به طوری که یکی از دیگری بیشتر باشد. مثلا 100 کیلو برنج درجه یک با 110 کیلو برنج درجه دو معاوضه شود ، که این شکل از معاوضه ربا و حرام است. ربای قرضی یعنی قرضی که شرط شود همراه با مقداری بیشتر از قرض گرفته شده ، پس داده شود. مثلا 100 هزارتومان به کسی قرض داده شود و پس از مدتی 110 هزار تومان پس گرفته شود.
ربای قرضی، امروزه بسیار رایج است که مواردی از جمله : پول نزولی یا پول بهره ایی، وام با سود مشخص، سرمایه گذاری با سود مشخص و ... در این دسته قرار دارند.
ربا در قرآن
فَبِظُـلْم مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَـت أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا * وَأَخْذِهِمُ الرِّبَواْ وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَ لَ النَّاسِ بِالْبَـطِـلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَـفِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا .
و ( همچنین ) بخاطر ربا گرفتن ، در حالی که از آن نهی شده بودند و خوردن اموال مردم بباطل و برای کافران آنها ، عذاب دردناکی آماده کرده ایم. ( نساء، آيه 160 ـ 161 )
يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَواْ أَضْعَـفًا مُّضَـعَفَةً وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ .
ای کسانی که ایمان آورده اید ، ربا را که سودهای افزوده و چند برابر است نخورید ، و از خدا پروا کنید ، شاید رستگار شوید. ( آل عمران، آيه 130)
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَواْ لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِى يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَـنُ مِنَ الْمَسِّ ذَ لِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَواْ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَواْ فَمَن جَآءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَى فَلَهُ و مَاسَلَفَ وَأَمْرُهُو إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَـئِكَ أَصْحَـبُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَــلِدُونَ * يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَواْ وَيُرْبِى الصَّدَقَـتِ وَاللَّهُ لاَ يُحِبُّ كُلَّ كَفَّار أَثِيم * إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّــلِحَـتِ وَأَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَءَاتَوُاْ الزَّكَوةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ * يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِىَ مِنَ الرِّبَواْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ * فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْب مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَ لِكُمْ لاَ تَظْـلِمُونَ وَلاَ تُظْـلَمُونَ. ( بقره، آيه 275 ـ 279 )
کسانی که ربا می خورند ، ( در قیامت ) برنمی خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماسّ شیطان ، دیوانه شده ( و نمی تواند تعادل خود را حفظ کند گاهی زمین می خورد ، گاهی بپا می خیزد ) . این ، به خاطر آن است که گفتند: «داد و ستد هم مانند ربا است ( و تفاوتی میان آن دو نیست. ) » در حالی که خدا بیع را حلال کرده ، و ربا را حرام! ( زیرا فرق میان این دو ، بسیار است. ) و اگر کسی اندرز الهی به او رسد ، و ( از رباخواری ) خودداری کند ، سودهایی که در سابق [ قبل از نزول حکم تحریم ] به دست آورده ، مال اوست ( و این حکم ، گذشته را شامل نمی گردد ) و کار او به خدا واگذار می شود ( و گذشته او را خواهد بخشید. ) امّا کسانی که بازگردند ( و بار دیگر مرتکب این گناه شوند ) ، اهل آتشند و همیشه در آن می مانند. ( بقره، آيه 275 ـ 279 )
وَما اتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوا في اَموالِ النّاسِ فَلايَرْبُوا عِنْدَالله وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ زَکاةٍ تُريدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ .
آنچه بعنوان ربا می پردازید تا در اموال مردم فزونی یابد ، نزد خدا فزونی نخواهد یافت و آنچه را بعنوان زکات می پردازید و تنها رضای خدا را می طلبید ( مایه برکت است و ) کسانی که چنین می کنند دارای پاداش مضاعفند. ( روم ، آيه 39 )
يَمْحَقُ اللهُ الرّبوا و يُرْبي الصَدقاتِ وَاللهُ لا يُحِبُّ کُلَّ کَفّارِ اَثيم. (بقره ، آيه 276 )
خداوند ، ربا را نابود می کند و صدقات را افزایش می دهد! و خداوند ، هیچ انسانِ ناسپاسِ گنهکاری را دوست نمی دارد.
نكته اول: ربا «اكل مال به باطل» است .
توضيح اين كه مطابق آنچه از قرآن مجيد و احاديث استفاده مىشود، ربا اكل مال به باطل است و بدون شك «اكل مال به باطل» حرام است، بدين جهت ربا نيز حرام است .معنى آكل مال به باطل اين است كه انسان بدون دليل منطقى و عقلى، درآمدى داشته باشد و به عبارت ديگر اكل به باطل، در آمد بى جهت و بادآورده است .«قمار» اكل مال به باطل است، چون در آمدى است بدون دليل منطقى و شرعى، «شراب فروشى» و درآمد حاصل از آن اكل مال به باطل است چون نه خدمتى به فرد است نه جامعه، بلكه كارى است كه به فساد و ننگ و خرابى فرد و جامعه منجر میگردد. اين يك اصل كلّى در تمام ابواب معاملات اسلامى است.
سؤال: در مضاربه هم سرمايه گذار هيچ زحمتى نمىكشد و فقط با استفاده ازسرمايه خود سود مى برد، همانند رباخواران كه زحمتى متحمل نمى شوند و پيوسته سود مى برند. جواب: سرمايه اى كه در مضاربه مورد استفاده واقع مى شود اگر مشروع باشد و در راه مشروع نيز بكار گرفته شود و طبق قرار داد مضاربه، معامله و تجارت انجام گيرد، فرق روشنى با ربا دارد، چون اولاً مضاربه كارى معقول و منطقى است كه در طريق خدمت جامعه قرار مىگيرد،در حالى كه رباخوار هيچ گونه خدمتى نمى كند و ثانياً در مضاربه، احتمال سود وزيان هر دو هست؛ يعنى سرمايه گذار و كارگزار (عامل) هر دو در سود وزيان سهيم هستند.
نكته دوّم: ربا و نزول مردم را از فعالیت های اقتصادى سازنده باز می دارد.
ربا سبب مى شود كه مردم از تجارتها و معامله هاى مفيد و سودمند، اما پر زحمت و حلال، روى گردان شده، جذب اين معامله فاسد و پر درآمد و كم زحمت و حرام بشوند و در اين زمينه روايات متعددى داريم. «هشام بن حكم - كه يكى از اصحاب معروف امام صادق (ع) است - از آنحضرت پرسيد: چرا ربا حرام شده است؟ حضرت فرمودند: اگر رباخوارى حلال بود مردم كارهاى مفيد تجارى و هر آنچه را كه به آن احتياج داشتند ترك مىكردند؛ به همين جهت خداوند ربا را حرام كرد تا مردم از آن متنفر شوند و به سوى كارهاى حلال و تلاشهاى اقتصادى مفيد بروند ووام فقط به صورت قرض الحسنه باقى بماند».
نكته سوم: ربا مصداق بارز ظلم است.
در آيه 279 سوره بقره، ذيل بحث ربا، خوانديم «... لا تظلمون و لا تظلمون»نه ظلم كنيد و نه زير بار ظلم برويد؛ يعنى اگر ربا بگيريد ظلم كردهايد پس با ربا گرفتن ظلم نكنيد و اگر سرمايه اصلى شما را به شما باز نگردانند به شما ظلم شده است، به همين جهت بايد سرمايه اوليه به شما برگردد تا مورد ظلم قرار نگيريد.بنابراين آيه فوق، ربا را مصداق ظلم مىداند و قبح ظلم نيازى به بيان ندارد و به اصطلاح فقها و اصوليّون از مستقلات عقليّه است.
چرا ربا نوعى ظلم است ؟
تمام افرادى كه در جامعه فعاليّت اقتصادى دارند هم سود دارند و هم زيان، كارخانهها، مزارع، تجارتها، صنعتها، دامداريها، كارهاى خدماتى و... مشمول اين قانون هستند و تنها ربا خواران از اين قانون مستثنى هستند و فقط سود مىبرند و زيان نمىبينند. بنابراين در جامعهاى كه همه سود و زيان دارند رباخواران سود خالص مىبرند بى آن كه كار مفيدى انجام دهند.
حال اجازه دهید مسئله ربا را از نظر سیستم بانکی بررسی کنیم. ربای قرضی در واقع نوعی وام گرفتن محسوب میشود. اما چگونه میشود پول نزولی مثلا 5 درصدی از وام بانکی با 20درصد سود ظالمانه تر به نظر میرسد؟
این فرمول کلاسیک و بسیار ساده محاسبه سود و اقساط وام بانکی است. نکته اینجاست که برای تبدیل درصد پول نزولی به نرخ وام بانکی باید در فرمول اولی نرخ را یک طرف نگه داریم و بقیه اجزای معادله را با رعایت قوانین ریاضی به سمت راست منتقل کنیم. البته برای انجام این محاسبه از اپلیکیشن و برنامههای محاسبه سود بانکی به راحتی میتوانید استفاده کنید.
برای مثال برای نزول کردن مبلغ 1.000.000 تومان با 5 درصد سود (صدی 5 تومان به اصطلاح) شما یک وام گرفته اید که مدت بازپرداخت آن یک ماه است و کل مبلغ بازپرداختی هم میشود 1.050.000 تومان؛ با قرار دادن اعداد فوق در فرمول عدد 55 درصد به دست میآید! اگر صدی 4 تومان هم قرار دهیم میشود 42 درصد سود بانکی! تا آنجا که صدی 9 تومان معادل 102 درصد سود بانکی خواهد شد!!
حالا شاید کمی برایتان جا افتاده باشد که چرا افرادی که همیشه پول نزول میکنند در بازپرداخت آن اینقدر عاجز هستند؛ واقعا ظالمانه است، اما نه برای وام دهنده!
نكته چهارم: ربا باعث تضعيف عواطف انسانى است .
ربا خوارى باعث بر چيده شدن يا ضعف عواطف انسانى است و اين مسئله در چند روايت از معصومين (عليهم السلام) مورد تأكيد قرار گرفته است.1- عن سماعة قال: قلت لابى عبدالله (ع): انى قدر أيت الله تعالى قد ذكر الربا فى غير آيت وكرره؟ قاللا او تدرى لم ذاك؟ قلت: لا، قال: لئلا يمتنع الناس من اصطناع المعروف. سماعة - كه يكى از روايان معروف حديث و از اصحاب امام صادق (ع) است مىگويد: به حضرت صادق (ع) عرض كردم: چرا خداوند متعال مسئله رابا را در قرآن به طور مكرر مطرح كرده (و تحريم نموده) است؟!امام فرمود: علت آن را مىدانى؟ عرض كردم: نه، حضرت فرمود: به خاطر اين كه مردم - در اثر ربا خوارى - از كارهاى خير و شايسته (مانند قرض الحسنه) باز نمانند.2- قال الصادق (ع): «انما حرم الله عزوجل الربا لكيلا يمتنع الناس من اصطناع المعروف» فرمود:«علّت حرمت ربا اين است كه مردم از كارهاى خير و شايسته باز نمانند». و روايات متعدد ديگرى كه نزديك به همين مضمون است.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران