شما در حال حاضر اینجا هستید :

مجله اینترنتی ناب آفرینیکارآفرینی زنان مادر نمونه یا کارمند ایده آل

مادر نمونه یا کارمند ایده آلافزودن دیدگاه

برگرفته از مجله کسب و کار هاروارد

این احساس در ما وجود دارد که مدام درگیر چیزی هستیم. همیشه برای کاری دیر کرده ایم. همیشه در خودرو در حال این سو و آن سو رفتنن هستیم. همیشه عجله داریم غذایمان را تمام کنیم و به تمیزکاری بپردازیم. همیشه در حال حرکت هستیم و به ندرت زمانی برای نفس کشیدن داریم.


من یک مادر شاغل هستم. اغلب به نظر می رسد این عنوان، كل هويت من است . من به عنوان ویراستار ارشد در مجله کسب و کار هاروارد کار می کنم و مادر دو کودک نه ساله و ده ساله هستم. بله، من متاهل هستم؛ دوستان و علایق فراوانی در خارج از محیط کار دارم؛ اما بخش زیادی از زمان، انرژی و تمرکز من صرف دو چیز می شود: شغلم و فرزندانم. اگر هم بخواهم صادق باشم باید بگویم، تلاش در جهت موفقیت و بهترین بودن در همادر ر دو حوزه یک تقلای دائم، نفسگیر و خسته کننده است. آیا می توانم در آن واحد هم کارمندی نمونه و هم مادری تمام عیار باشم؟ آیا باید بین آنها تعادل برقرار کنم یا به فکر یکپارچه کردن آنها باهم باشم؟ آیا باید گوشه ای بنشینم تا اوضاع خودش رو به راه شود یا باید دست به کار شوم؟ آیا باید هدف من «داشتن همه چیز با هم»باشد یا باید به «خوب بودن در حد کفایت» قناعت کنم؟

میلیونها زن هر روز پرسش هایی از این دست از خود می پرسند و هیچ پاسخ آسانی برای آنها وجود ندارد. بحث هایی که در مورد «مادری به مثابه یک شغل» صورت می گیرد و توصیه هایی که در این زمینه می شود، همچنان ادامه دارد و بیشتر از آن، بحث ها و توصیه هایی است که در مورد مادران شاغل وجود دارد، در حالی که همچنان شغل مادری را نیز به عهده دارند.

 

آخرین کتاب هایی که در این زمینه منتشر شده اند، توجه مرا به خود جلب کرده اند، هر چند فقط من و همکارانم مخاطب آنها نیستیم. آنها به ما نمی گویند برنامه های صبح خود را چه طور مدیریت کنیم. یا توجه بیشتری به زمان خواب خود داشته باشیم. آنها هیچ توصیه ای در این زمینه ندارند که چه طور برنامه کاری خود یا زمان رفت و آمد با سرویس به محل کار را تنظیم کنیم، چگونه به ایمیل هایمان نظم بدهیم یا چگونه در برخی از کارها و مسئوليتها تفویض اختیار کنیم تا بتوانیم هم خانه و هم محل کار را به خوبی اداره کنیم. خیر، این کتاب های جدید، دیدگاه وسیع تری به این موضوع دارند، حتی وسیع تر از دیدگاه های آن ماری اسلاتر در کتاب «کسب و کار پایان ناپذیر» و شریل سندبرگ در کتاب «دست به کار شوید.» آنها به این موضوع می پردازند که چگونه هنجارهای فرهنگی و سیاست های دولتی، نحوه زندگی مادران شاغل را در طی سال ها و در کشورهای مختلف، تحت تاثیر قرار داده اند. آنها به ما کمک می کنند نگاه عمیق تری به چالش هایی که با آنها مواجهیم داشته باشیم و در برخی موارد راه هایی را توصیه می کنند که از طريق آن همه با هم می توانیم وضعیت خود را بهبود ببخشیم.

کتاب«مادری» نوشته استاد جامعه شناسی، کاتلین کالینز، به بررسی سیاست های دولت های مختلف در این زمینه پرداخته است . سوئد کشوری که به عنوان قدیمی ترین سنگر برابری جنسیتی و بهشتی برای مادران شاغل شناخته می شود، آلمان شرقی سابق کشوری که در آن شاهد اثرات نظام کمونیستی بر تشویق مادران به کار خارج از خانه هستید و آلمان غربی کشوری که در آن فرهنگ هنوز تحت تاثیر سیاست های حمایتگر مادران قرار نگرفته، ایتالیا کشوری که به نظر می رسد زنان در آن از حمایت خانواده و دولت برخوردارند، اما در واقع این گونه نیست و ایالات متحده کشوری که زنان در آن کمترین حمایت های سازمانی و دولتی را دریافت می کنند و بنابراین مادران شاغل در آن غرق در استرس هستند، از جمله این کشورها هستند.

کالینز برای نگارش این کتاب با ۱۳۵ زن در این کشورها مصاحبه کرده است. زنانی که اکثر آنها سفید پوست و از طبقه اجتماعی متوسط هستند. کالینز خود به این محدودیت در پژوهش خود اذعان دارد، اما باز هم با واقعیت های تلخی در مصاحبه های خود مواجه شده است. برای مثال، سامانتا، وکیلی که در واشنگتن دی.سی کار می کند به او می گوید: «قبل از این که من بچه دار شوم، مدام به من گفته می شد که از پس هر کاری بر می آیم و می توانم به بالاترین درجات برسم. اما پس از آن همواره چرندیاتی از این دست می شنوم که هیچ کاری را نمی توانم به خوبی به انجام برسانم».

دونتا که در رم استاد دانشگاه است، به یاد می آورد که چگونه استاد راهنمای او، او را از باردار شدن منع کرد و به او گفت که در صورت بچه دار شدن باید کار خود را تمام شده تلقی کند. دونتا می گوید: «شما در محل کار خود حتی نباید اشاره کوچکی به موضوعات خانوادگی خود داشته باشید، باید تظاهر کنید در خانه هیچ کاری ندارید و وقت و فکرتان آزاد است». کالینز در مصاحبه هایی در شهرهای مونیخ، اشتوتگارت و هیل بران آلمان داشته با اصطلاحاتی همچون، «فاحشه شاغل» و «مادر حریص» آشنا شده که اشاره به زنانی دارند که فرزندان کوچک خود را در خانه تنها می گذارند. حتی خانم مهندس سوئدی در استکهلم که از مزایای مرخصی های زایمان طولانی، کار پاره وقت و فرهنگی که تعادل شغلی خانوادگی را ترویج می کند، برخوردار است به یک «فشار درونی» اشاره می کند و می گوید: «من فکر می کنم به واقع هر کاری از دستم بر می آید برای اطرافیانم انجام خواهم داد. اما به سختی می توانم خودم را متقاعد کنم».

بحث کالینز این است که زمانی سیاست های پیشرو می توانند زندگی مادران شاغل را بهبود بخشند که باورهای فرهنگی نیز در کنار آنها متحول شوند و قانون گذاران و سازمان ها باید از پیامدهای ناخواسته این سیاست ها نیز آگاه باشند، برای مثال، مرخصیهای طولانی پس از زایمان خوب هستند، اما در عین حال این ایده را تقویت می کنند که زنان باید نقش مراقبت کننده اصلی را در خانواده به عهده داشته باشند.

شانی اور گاد، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه لندن، این دیدگاه را در کتاب جدید خود «پیش به سوی خانه» منعکس کرده است. او با ۳۵ زن در بریتانیا که شغل های آینده دار خود را رها کرده اند تا به مادرانی خانه نشین تبدیل شوند، مصاحبه های عمیق داشته و دریافته که آنها اکنون از این موضوع احساس تاسف می کنند. اور گاد معتقد است این زنان نمایانگر «بحرانهای جنسیتی، کاری و خانوادگی عمیق تر در نظام سرمایه داری معاصر هستند.» گرچه او با تعداد اندکی از زنان مصاحبه داشته، اما ادعای او وقتی در کنار حقایقی که در رسانه ها در مورد تناقضات زندگی بسیاری از مادران شاغل منتشر می شود، قرار می گیرد، می تواند ادعایی متقاعد کننده باشد. اور گاد نتیجه می گیرد: «زنانی که من با آنها مصاحبه کردم، بیش از این که موقعیت خود را ناشی از کاستی های آشکار در مناسبات زندگی خانوادگی یا فرهنگ های کاری بدانند، آن را تقصیری از جانب خود می دانند. آنها نمی توانند همه این کارها را با هم انجام دهند و بدتر از آن احساس می کنند خودشان در این زمینه مقصر هستند».

 

دو کتابی که بیشتر روی فرهنگ آمریکایی تمرکز دارند و به این هم سرایی فمینیستی اضافه می شوند، کتاب های «داشتن همه چیز باهم را فراموش کنید» نوشته روزنامه نگار، امی وسترولت و «خدمتکار» نوشته استفانی لند است. لند، در کتاب خود تجربه اش به عنوان یک خدمتکار با حقوق پایین، در حالی که با وجود این مشکلات باید دختر کوچک خود را هم بزرگ می کرده، را به شکلی صمیمانه و بی ریا برای ما شرح می دهد. این دو کتاب را نمی توان چندان از هم متفاوت دانست. وسترولت در کتاب خود تصویر کاملی از تاریخچه کار زنان در آمریکا ارائه می دهد تا نشان دهد ما چگونه به مشکلات و موقعیت کنونی رسیده ایم و این تصویر را با افزودن موضوعات مرتبط با اقلیتها، والدين خاص و مادرانی که دارای سطوح متفاوتی از درآمد هستند، کامل تر می کند. داستانلند، یک شرح حال هیجان انگیز در مورد کارهایی که هیچ کس مایل به انجام آنها نیست است و این که هنوز هم برخی زنان به هفت نوع مختلف از حمایت های دولتی محتاج هستند تا بتوانند به زندگی خود ادامه دهند. دو نویسنده یک پیام مشترک دارند: اینکه مادران شاغل به ویژه آنهایی که فقیر هستند نمی توانند بدون کمک های فراوان، زندگی خود را مدیریت کنند. وسترولت نیز مانند کالینز و اورگاد، معتقد به لزوم تغییرات فرهنگی و تغییر در سیاست هاست و به برخی از تغییرات مفید و جدی نیز اشاره می کند: کمک هزینه ها، مرخصی های مراقبتی و خانوادگی که تنها به یک جنس داده نمی شود و تشویق مردان به نگهداری از فرزندان و انجام کارهای خانه، از جمله این تغییرات هستند.

 

همه این کتاب ها یک تصویر غم انگیز در پیش روی ما قرار می دهند، اما به طرز عجیبی هم به ما احساس آرامش می دهند. این کتاب ها به ما اطمینان می دهند تنش و گناهی که ما به عنوان یک مادر شاغل احساس می کنیم، چیزی نیست که بتوانیم به تنهایی یا با کمک گرفتن از همسران خانواده دوست، دایه ها و پرستاران بچه، حلقه عزیز مادران و خواهران و روسا و همکارانی که مشکلات ما را درک می کنند، از پس آن برآییم. این به عهده كل جامعه (شاید حتا بیش تر از آن چه در سوئد دیده می شود) است که این بار را سبک سازد.

در حالی که من و اکثر مادران شاغلی که می شناسم دوست داریم صد درصد انرژی خود را صرف هم كار و هم بچه های خود کنیم، باید بدانیم این هدف، ماموریت ناممکن است.

مطالب مرتبط

خواندن مطالب زیر به شما پیشنهاد می شود

هوش مالی

چه زمانی ثروتمند خواهیم شد؟ با چه جریان درآمدی؟

چه زمانی ثروتمند خواهیم شد؟ با چه جریان درآمدی؟

مشاهیر

کاش زودتر شروع می‌کردم

کاش زودتر شروع می‌کردم

مدیریت فروش

کدام استراتژی فروش برای شما بهتر است؟

کدام استراتژی فروش برای شما بهتر است؟

راه اندازی کسب و کار

چرا ایده هایم دیگر جواب نمی دهد؟

چرا ایده هایم دیگر جواب نمی دهد؟

فروش حضوری

بهترین مشاور فروش

بهترین مشاور فروش

هدف گذاری

چرا باید اهدافمان را بنویسیم

چرا باید اهدافمان را بنویسیم

خلاقیت و نوآوری

چگونه متفاوت باشیم

چگونه متفاوت باشیم

فروش تلفنی

چرا پیگیری اصولی اینقدر مهم است؟

چرا پیگیری اصولی اینقدر مهم است؟

استارت آپ

8 معیار ارزیابی یک دوره آموزشی

8 معیار ارزیابی یک دوره آموزشی

نظرات کاربران

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پربازدید ترین مطالب

شبکه فناوری اطلاعات و ارتباطات فاواکو | طراحی سایت