ممکن است ما بهترین محصول، بالاترین کیفیت، مفیدترین نرم‌افزار و... را داشته باشیم (بسازیم)؛ اگر آن را سرسری ارائه بدیم، با آن سرسری برخورد خواهد شد.

فلسفه بازاریابی اپل

اپل با درآمد 394.3 میلیارد دلاری در سال 2022، بزرگترین شرکت فناوری جهان از نظر درآمد است. از مارس 2023، بزرگترین شرکت جهان از نظر ارزش بازار و یکی از پنج شرکت بزرگ فناوری اطلاعات آمریکا، در کنار آلفابت، آمازون، متا پلتفرم و مایکروسافت است.

فلسفه بازاریابی اپل، کلمه به کلمه

• یکدلی (Empathy)
• تمرکز (Focus)
• نسبت دادن (Impute)

پیش از همه این جمله The Apple Marketing Philosophy به چشم می خورد. در سال 1997 آن ها فلسفه بازاریابی تدوین کرده بودند.

Empathy

We will truly understand their needs better than any other company.

همدلی: ما نیازهای مشتریان‌مان را بهتر از هر شرکت دیگری درک خواهیم کرد.

شاهکار اپل در همین یک کلمه خلاصه شده است: «همدلی»!! اگر تمام کتابهای مدیریتی و رونشناسی فروش را ورق بزنید و اگر در تمام کلاس های بهترین مدرسان بین المللی فروش شرکت کنید، همه شان اولین ویژگی یک فروشنده حرفه ای را دارا بودن صفت همدلی «Empathy» می دانند. فروشندگانی صفت همدلی دارند بسیار کم حرف هستند و صعه صدر بالایی دارند. صفت همدلی کمک می کند که آنقدر بدون قضاوت به حرف های مشتریان گوش کنید تا بتوانید نیاز واقعی شان را شناسایی کنید.

Focus

In order to do a good job of those things we decide to do we must eliminate all of the unimportant opportunities.

تمرکز

برای انجام درست کارهایی که تصمیم به انجام آنها می‌گیریم، باید تمام فرصت‌های غیر مهم را حذف کنیم.

مشکلی که اکثر کسب و کارهای ایرانی با آن مواجه هستند «عدم تمرکز» است. استیو جابز و مایک مارکولا در اینجا راجع به حذف فرصت های غیر مهم صحبت می کنند. یعنی فرصت سودآوری هست اما در اولویت نیست. آن ها به جمع بندی رسیده بودند که روی یک نیاز مشتری بصورت کامل و عمیق تمرکز کنند و «پرفکت» باشند تا اینکه روی چند نیاز بطور همزمان «خوب» عمل کنند.

Impute

People DO judge a book by its cover

We may have the best product, the highest quality, the most useful software etc.; if we present them in a slipshod manner, they will be perceived as slipshod

if we present them in a creative, professional manner, we will impute the desired qualities

اتفاقا مردم کتاب را از روی جلدش قضاوت می‌کنند.

این جمله به این معناست که مردم اغلب بر اساس ظاهر یا اولین برداشت‌های خود از یک چیز، آن را قضاوت می‌کنند. به عبارت دیگر، افراد معمولاً به ظواهر و ویژگی‌های بیرونی توجه می‌کنند و این تأثیر زیادی بر نظر و قضاوت آنها در مورد کیفیت یا ارزش آن چیز دارد. بسته بندی کالا، دلیوری محصول و جذابیت ارائه و البته تبلیغات هر محصول و خدماتی شامل این نوع قضاوت خواهد بود. نکته بسیار مهم این است که رنگ و لعاب بخشیدن بصورت مصنوعی و درکنار ارائه محصول ضعیف و خدمات ناقص اصلا توصیه نمی شود!

ممکن است ما بهترین محصول، بالاترین کیفیت، مفیدترین نرم‌افزار و... را داشته باشیم (بسازیم)؛ اگر آن را سرسری ارائه بدیم، با آن سرسری برخورد خواهد شد.

این جمله به این معناست که اگر ما ویژگی‌ها یا اطلاعات مورد نظر را به صورت خلاقانه و حرفه‌ای ارائه دهیم، می‌توانیم خصوصیات و ویژگی‌های مطلوبی را به آنها نسبت دهیم یا به نوعی به مخاطب منتقل کنیم. درواقع زیرکانه ترین و رندانه ترین قسمت فلسفه بازاریابی اپل همین یک جمله است: هر چه حرفه ای تر و بهتر محصول را پرزنت کنیم می توانیم ویژگی های محصول را هم حرفه ای و بهتر جلوه دهیم!!

به عبارت دیگر، نحوه ارائه محتوا یا محصولات (به‌خصوص با استفاده از خلاقیت و حرفه‌ای بودن) می‌تواند تأثیر زیادی بر تصورات و برداشت‌های مخاطب داشته باشد. این جمله به اهمیت روش‌های ارائه و تأثیر آنها بر درک و قضاوت دیگران اشاره دارد.

اما اگر آنها را به شکلی خلاقانه و حرفه‌ای ارائه کنیم، کیفیت‌های مورد نظر را القا خواهیم کرد.

ارائه محصول و تجربه کار با‌ آن به اندازه خود محصول و حتی بیشتر اهمیت داره. کوچیکترین جزئیات می‌تونه تجربه استفاده مشتری رو از محصول ما عوض کنه و اون رو عاشق محصول ما کنه

مطالب مرتبط

• بازاریابی نسل زد
• فلسفه بازاریابی اپل
• ارتباطات یکپارچه بازاریابی چیست؟
• تفاوت تبلیغات، بازاریابی و برندسازی
• بازاریابی داخلی چیست؟