مهاجرت معکوسافزودن دیدگاه
مهاجرت معکوس؛ داستان یک جوان روستایی اهل استان مازندران که عطای ماندن در تهران را به لقایش بخشید و به روستای محل تولدش برگشت. همانجا کسب و کار خودش را راه اندازی کرد و کارآفرین شد.
من علی هستم اهل یکی از روستاهای مازندران. وقتی برای کار به تهران آمدم اما نتوانستم کار مناسبی پیدا کنم . . .
سر انجام تصمیم گرفتم به روستایمان برگردم و کسب و کار خودم را راه اندازی کنم.
به لظف خدا، نتیجه تلاش گروهمان این شد که حالا از همه جای کشور مشتری داریم و درخت تلاش هایمان به بار نشست. متاسفانه با اشباع بازار از محصولات خارجی، ماندن در بازار روز به روز سخت تر می شد. اما ما هدف بزرگی داشتیم؛ اینکه به خودمان ثابت کنیم که توان رقابت با محصول خارج را داریم. برای همین منظور هر هفته دور هم جمع می شویم و درباره زوایای پنهان کار، با هم بحث و گفتگو می کنیم و همیشه در فکر نوآوری و توسعه هستیم. کار گروهی ما شبیه پرنده ای شده که حالا با دو بال جوانی و تجربه به پرواز درآمده است.
مطالب مرتبط
نظرات کاربران