شما در حال حاضر اینجا هستید :
مجله اینترنتی ناب آفرینیکارآفرینی زنان برقراری تعادل بین کار و زندگی؛ بزرگترین معضل زنان کارآفرینبرقراری تعادل بین کار و زندگی؛ بزرگترین معضل زنان کارآفرینافزودن دیدگاه
میثم هاشمی نژادگاهی اوقات کار می تواند آنقدر سخت و طاقت فرسا باشد که موجب عصبانیت و آشفتگی شما شود. همین موارد باعث می شود بعضا به معنی واقعی کلمه نفس تان در سینه حبس شود.
به محض اینکه صحبت از تعادل بین کار و زندگی می شود، ناخودآگاه یاد افراد پر مشغله ای می افتیم که زندگی شخصی شان در حال فروپاشی است. چون کمتر دیده ایم کسی کسب و کار پر رونقی را فدای زندگی شخصی اش کند. اما نباید اینگونه باشد. چراکه اگر شما یک نفر مجرد باشید، با هیچ کسی هم عهد اخوت نبسته باشید و خانواده و دوستی هم نداشته باشید، باید بیشتر نگران خودتان باشید. زیرا در اینجا مسئله تعادل بین کار و زندگی نمود بیشتری پیدا میکند، چون کسی نیست که به داد شما برسد جز خود شما!
در این نوشتار قصد داریم مواردی را بررسی کنیم که کمتر به آن پرداخته شده است؛ مواردی که رعایت آنها آرامش و شادابی را برای شما به ارمغان خواهد آورد.
تفکیک نقشه ها
اولین و مهمترین کار زندگی شما این است که نقش های مختلف زندگی تان را شناسایی و آنها را از هم تفکیک کنید. نقش کارمند بودن، نقش کارآفرین و صاحب یک کسب و کار بودن، نقش همسر بودن، نقش مادر بودن، نقش خواهر بودن، نقش دختر خانواده بودن، نقش دوست کسی بودن و بالاخره نقش عضوی از یک جامعه بودن.
همین حالا قلم و کاغذ را بردارید و برای تمامی نقشه های یاد شده فعالیتهایی را که در آن نقش باید انجام شود و فعالیت هایی که نباید انجام شود را بنویسید. این کار به شما کمک می کند تا درک بهتری از نقش خود در زندگی داشته باشید. همچنین این کار کمک می کند به ذهن تان سر و سامان بدهید، موارد مشابه را در کنار هم با یکدیگر مقایسه کنید و انتخاب های دقیق تری داشته باشید. در عین حال، این کار تمرینی است که به شما کمک می کند در موقعیت های مختلف، تصمیم بگیرید که بسته به نقش خود چه تصمیمی باید بگیرید. مثلا وقتی همسرتان با فرزندتان دعوا می کند، با وقتی که دو کارمندتان با هم دعوا می کنند، فرق دارد. در هر کدام از این موقعیت ها شما یک نقش متفاوت دارید و مسئولیت هایتان با هم فرق می کند.
به یاد داشته باشید که نوشتن و روی کاغذ آوردن، ناخودآگاهِ شما را ملزم به انجام آن می کند و تاثیر آن به مراتب بیشتر از حالتی است که به صورت شفاهی، مسائل مختلف را برای خود مرور می کنید.
مرزبندی نقش ها
مرزبندی نقش ها در واقع حالت تفاوت رفتاری از یک نقش نسبت به نقش دیگر است. مثلا در خانه بیشتر احساس و عاطفه حکمفرما است چون هدف، حفظِ رابطه است. برای همین راحت چشم پوشی می کنیم، براساس احساس هایمان حرف می زنیم و تصمیم می گیریم. به همه افراد خانه اعتماد داریم، خودمان هستیم، بدون اینکه تکلفی داشته باشیم؛ اما در محل کار، احساسات حکمفرما نیستند و اگر از روی احساس تصمیمی بگیرید، احتمال زیادی دارد که آن تصمیم نادرست باشد. همچنین در خانه، خیلی راحت می توانیم بگوییم خسته ام، ناراحتم، بی حوصله ام و مثلا تماشای فیلم دسته جمعی را به تعویق بیندازیم اما سر کار به دلیل احساس های ناخوشایند، نمی توانیم فرآیند کاری را عقب بیندازیم، مگر اینکه اوضاع مان آنقدر خراب باشد که کار یا سلامت خودمان را به مخاطره بیندازیم که در آن صورت، باید رسما مرخصی بگیریم.
همه اینها یعنی تکلف هایی در کار است که موظفیم رعایت شان کنیم. نه در خانه می توانیم این تکلف ها را رد کنیم و از بقیه انتظار رعایت آنها را داشته باشیم و نه می توانیم سر کار، آنها را نادیده بگیریم، چون نظام کاری به هم می ریزد.
آن باید ها و نباید هایی که در تفکیک نقشها بیان شد را به خاطر دارید؟ قلم و کاغذ تان را بردارید. برای انجام دادن "باید ها" به بهترین نحو چگونه باید عمل کنید؟ برای تحقق آن باید ها چه پیش نیازهایی لازم است؟ از مدیریت زمان گرفته تا مدیریت هزینه ها، همه چیز را بنویسید.
وقتی در خانه اعصاب تان خرد شده، اجازه ندهید روی برخوردتان با ارباب رجوع از همه جا بی خبر تاثیر بگذارد و وقتی استرسکاری اذیت تان کرده، سر بچه هایی که تا شب منتظر بوده اند شما برسید خانه و نقاشی هایشان را ببینید، داد نکشید.
تعطیلات
همه ما روحیه تنوع طلبی داریم؛ روحیه تنوع طلبی، ضد افسردگی و موجبات شادابی و نشاط را فراهم میآورد. هیچ چیز هم در این دنیا مثل تفریح کردن در کنار عزیزان و دوستان، روحیه تنوع طلبی را در انسان اغنا نمی کند. حال، تعطیلات فرصت بسیار مناسبی است برای رهایی از تکرار و روزمرگی. اگر همسر و خانواده دارید حتما تعطیلات را با هم بگذرانید. در روزهای تعطیل کار نکنید. همانقدر که شما نیاز به استراحت دارید همسر و فرزندان هم نیاز به رهایی از روزمرگی دارند. استفان کاوی در کتاب "هفت عادت مردمان موثر" از تفریح به عنوان «تیز کردن اره» تعبیر می کند؛ این گونه که روزمرگی و کسب و کار به اره کردن درخت تشبیه می شود و تفریح کردن هم به مثابه تیز کردن اره. اگر هر هفته اره را تیز نکنید و فقط در حال اره کردن باشیم، بعد از مدتی این کار شبیه زور زدنِ بی فایده است. پس اگر میخواهید تعادل اساسی بین کار و زندگی ایجاد کنید حتما از اول هفته برای آخرهفته و تعطیلاتِ خود برنامه داشته باشید. تعطیلات آخر هفته وقت مناسبی برای استراحت و تجدید قواست. زمان را هدر ندهید. پس از اتمام کار در آخرین روز کاری هفته تمام روابط اینترنتی کاری تان را قطع کنید و از آخر هفته لذت ببرید.
کاری را که دوست دارید انجام دهید؛
اگر صاحب نظران عرصه روانشناسی و کسب و کار، اینقدر روی این موضوع تأکید دارد که شغلی را انتخاب کنید که دوستش داشته باشید، فقط به خاطر موفقیت مالی شما نیست؛ بلکه این موضوع به آن خاطر می شود که ممکن کار شما تبدیل به سوهان روح شما شود. برای وقت تلف کردن یا صرفا برای درآمد، کار نکنید. کار بخشی از زندگی شما است که باید خیلی از نیازهای شما را برطرف کند:نیاز به امنیت، نیاز به خلاقیت، نیاز به ارتباط های اجتماعی و ... اگر کار شما از نوعی است که نه تنها نیازهایتان را برآورده نمی کند، بلکه خلاقیت و مهارت آموزی و پیشرفت را هم از شما می گیرد.
در واقع اینجا بحث انتقال استرس بین دو نقش مطرح می شود؛ اینکه یک مادر چقدر میتواند صبور باشد و استرس های به وجود آمده از محیط کار را به کانون خانواده منتقل نکند. اگر در حال حاضر مشغول به انجام کاری هستید که از آن بیزارید، دو پیشنهاد برای شما داریم. اول آنکه اگر مقدور است کارتان را رها کنید و به کاری که دوست دارید روی بیاورید ولو با حقوق کمتر! دوم آنکه حداقل در کاری که هم اکنون به انجام آن مشغول هستید، آن کار را به سبک شخصی خودتان پیش ببرید. با مدیر تان صحبت کنید و از او بخواهید اجازه دهد که سبک شخصی خود را در کار پیاده کنید به او بگویید اینگونه راحت تر هستید مطمئن باشید قبول می کند نه فورا ولی حتما!
میثم هاشمی نژاد
مطالب مرتبط
نظرات کاربران